دلنوشته های اوقیامت میشود...
درآتشکده ی آغوش من وتو
وقتی که لبریرزبوسه های تابستان لبهای تو میشوم
قیامت میشود...
درخلوت دستهای گره خورده من وتو
وقتی تمام بی انتهایت درعطش زمزمه های عاشقانه ام به خلسه میرود
قیامت میشود...
وقتی درآغوش آذرگاهت شعله ورمیشوم
وقتی درامن تریت آغوش هستی رهامیشود
قیامت میشود..
وقتی اشکهای شکفته ازسر شوقم
به روی گونه های نجیبت جاری میشود
قیامت میشود و عشق
میان آغوش من وتو ظهور میکند